يگانه زهرا ، دختري بي همتا

بازم یه نگین دیگه، این هفتمیش بود خوشگلم   روز دهم عید چون هوا  خوب بود، بابایی دوست داشت که بریم پارک جمشیدیه تو هم که اونجا کلی ذوق کرده بودی ، تا گربه ها رو میدیدی فورا "میو میو" میکردی.  یه چیز جالب اینکه صدای کلاغ رو هم از خود کلاغا یاد گرفتی!!! آخه تو پارک کلی کلاغ بود ، تا یکیشون قار قار میکرد تو سریع اداشونو درمیاوردی                گل من کنار شب بوها     ...

نگینای خوشگلت با هم مسابقه گذاشتن!!!!! یه دونه دیگه از مرواریدات خودشو نشون داد، خدا رو شکر       دوستـــــــــــت داریم نازگلکم ...

خدا رو شکر که برای این دندونات خیلی اذیت نشدی، البته خارش شدید لثه ها همچنان هست این اولین دندون در سال 91 بود، مبارک باشه گلــــــــــم       قربون شیرینیـــــــــــات عزیزم ...

بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک شاخه‌های شسته، باران خورده، پاک آسمان آبی و ابر سپيد ب رگهای سبز بيد عطر نرگس، رقص باد نغمه شوق پرستوهای شاد خلوت گرم کبوترهای مست نرم نرمک می رسد اينک بهار   یـــگانه زهرای عزیزم از وقتی تو رو داریم نوروز یه حس و حال دیگه ای داره خدا رو هزاران بار شکر میکنیم که گلی مثل تو رو به ما هدیه داد           امسال به خاطر شما خانم خانمـــــا، یه هفت سین کوچولو جایی که از دسترس شما دور باشه چیدم وگرنه در کمترین زمان ممکن ترتیبشو میدادی!!!(قربون شیطونیات )   امسال برای ناز گلم ، یه تقویم دی...

یگانه من، امروز اتفاقی دیدم که یه دندون دیگه درآوردی خوشگلم و کلی ذوق کردم برای اینکه اصلا انتظارشو نداشتم چون تقریبا 20 روز پیش یکی از دندونات دراومده بود ایشالله همه دندونات بدون درد و مشکل زود زود خودشونو نشون بدن دوستت دارم دخترم                                ...

عزیز دلم، بعد از چند ماه بالاخره این مروارید سفید خودشو نشون داد سومین دندونت خیلی اذیتت کرد، تقریبا سه ماه طول کشید، خارش لثه ، سرفه هایی که دکتر گفت به خاطر دندون درآوردنه و کم شدن وزنت... خدا رو شکر که اینم دراومد و راحت شدی ...

قشنگم، پارسال زمستون خیلی کوچولو بودی و نمیشد زیاد ببریمت بیرون.  ولی الان دیگه خانم شدی، بزرگ شدی، توی یکی از روزای سرد سه تایی رفتیم سمت آبعلی و بـــــــــــرف.   لپ گلی من، با تعجب مردمو نگاه میکردی که رو برفا سر  میخوردن بعد از اینکه کلی ذوق کردی و با بابایی بازی کردی، شروع کردی به بهونه گرفتن، آخه گرسنه بودی و شیر میخواستی، ما هم مجبور شدیم  برگردیم ولی همون مدت کوتاه هم کلی خوش گذشت ...