يگانه زهرا جــــانيگانه زهرا جــــان، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 4 روز سن داره

يگانه زهرا ، دختري بي همتا

موهای یگانه زهرا - 26 / شهریور /92

تقریبا بعد از یک ماه از دفعه قبل که نذاشتی موهاتو کوتاه کنیم، تصمیم گرفتیم دوباره بریم آرایشگاه! البته هر وقت بهت میگفتیم، خودت زود میگفتی " ایندفعه دیگه گریه نمیکنم، موهامو کوتاه میکنم" و البته به قول خودتم عمل کردی عسلم   به بهونه پاستیل و عروسک و بازی بالاخره نشستی و موهای قشنگتو کوتاه کردیم     و اما خوشگل خانم مـــــــــــن     حالا دیگه موقع شونه کردن موهای نازت اذیت نمیشی...   پروژه ای که خدا رو شکر با موفقیت به پایان رسید! ...
3 مهر 1392

پروژه ناتمام!! 3 / شهریور / 92

        و اما موهای عسلک مـــــن! چون موهای قشنگت حالت داره، وقتی میخوام شونه کنم کلافه میشی و دردت میگیره و دیگه ...     چند بار تا حالا خودم نوک موهاتو کوتاه کرده بودم، اما آرایشگاه نبرده بودمت. برای اینکه بیشتر از این به خاطر موهات اذیت نشی، بردیمت آرایشگاه.  از محیط اونجا خیلی خوشت اومد و حسابی سرگرم بازی شده بودی.         دیگه کم کم باید آماده میشدی       تا وقتی که موهات شونه شد و آماده برای کوتاه کردن، خوب و سرحال بودی امــــــا تا آقای آرایشگر قیچی رو سمت موهات آورد، اینجوری شدی   &nb...
24 شهريور 1392

عکسهای تولد

امروز تولد توست و بهترین زمانی که خدا میخواست مرا با هدیه ای شاد کند از خدا میخواهم که همیشه و همیشه مراقب گل ما باشد دخترکم به اندازه بی نهایتها دوستت داریم     ناز من، امسال چون محرم بود نتونستیم برات جشن بگیریم، برای همینم یه تولد کوچولو با حضور پدربزرگها و مادربزرگها برات گرفتیم     تم اولین تولدت هم کیتی (Hello Kitty) بود.       اینم چندتا از عکسهای تولدت ناز گل من:     تزئینات ،کیک و شام هدایای تولد       ع...
4 دی 1390

اولین سالگرد تولد فرشته ما- 27 / آذر / 90

٢٧ آذر 89 ، یکی از بهترین روزهای زندگی ما بود، چون بعد از روزهای سختی که در دوران بارداری برای ما گذشت، فرشته کوچولوی ما صحیح و سالم بدنیا اومد .       امروز دوازده ماه از اون روز گذشته و دختر ما یکساله شده خانم شدی دیگه عزیزم تـــــــــــــــولــــــدت مبـــــــــــــــــارک گل خونه ما در پست بعدی عکسای تولدت رو میذارم قشنــــــــــــــگم   ...
1 دی 1390

سالگرد ازدواج مامان و بابا- 16 / آذر / 90

پنج سال پیش من و بابایی تو این روز زندگی عاشقانه با هم رو شروع کردیم   و باز هم خدا را به خاطر داشتن همسری مهربان شاکرم   این دسته گل زیبا هدیه بابایی بود برای من البته با یه هدیه دیگه که من خیلی دوست داشتم   این اولین سالی بود که دختر گلمون هم تو این روز کنار ما بود، دوستت داریم   همسر عزیزم، از وقتي با هميم روزها و روزها گذشته چه تلخ چه شيرين، معبود را شاكرم كه در تلخيها كنارم بودي و  شاديها را به كامم شيرين تر كردي     ...
28 آذر 1390

یگانه زهرا و محرم 90

دختر نازم پارسال دوازدهم محرم بود که خدا یکی از فرشته های نازنینشو تو این روزای عزیز برای ما فرستاد و ما همیشه شاکر درگاهش هستیم       خدا همیشه نگهدارت باشه عـــــــــــزیـــــــــــــزم       خـــــــدایا، بازم به خاطر این لطفی که به ما داشتی، شکرت       ...
21 آذر 1390

یک خبر خوب _مروارید سفید 6 / شهريور / 90

وای دخترم نمیدونی چقدر خوشحالم توی بغلم نشسته بودی و طبق معمول که میخوای همه چیزو بکنی تو دهنت، دست منو  کشیدی رو لثه هات که یک دفعه... احساس کردم یه چیزی رو لثه هاته ، نگاه کردم دیدم بله بالاخره این مروارید کوچولو خودشو نشون داد!   واقعا احساس خاصی بود ، با هیجان به بابایی که پیش ما نشسته بود گفتم، بابایی هم خیلی خیلی خوشحال شد و هی تو رو بوس میکرد.   هیچ وقت فکر نمیکردم  با دندون درآوردنت اینقدر خوشحال و هیجان زده بشم، این احساس رو فقط مامانایی که مزه اونو چشیدن درکش میکنن.   مبارک باشه عسلکم ...
15 شهريور 1390