دندونای نیشت یه کم اذیتت کردن ولی بالاخره این یکی هم خودشو نشون داد ، مبارک باشه عزیزم این ژاکت خوشگلو وقتی شما تو دل مامان بودی، مامانی برات بافته بود ...
هر وقت که نگینای خوشگلت خودشونو نشون میدن، ما کلی ذوق میکنیم ان شاالله که همه دندونات زود زود دربیاد تا دیگه اذیت نشی گل ناز من تا حالا شدن 12 تا فــــــدات بشم با این کارات ...
یکی دیگه از نگینای خوشگلت دراومد عزیزدلم ایشالله زود زود بقیه دندوناتم دربیاد تا بتونی راحت تر غذا بخوری اینم از غذا خوردنت قربونت برم من که اینقدر ماکارونی دوست داری فدای دست و صورت چربت بشم مــــــــــن ...
اینم یه دندون دیگه قربونت برم که اینقدر خانم شدی عزیـــــــــــزم شیطونکم آخه فکر نمیکنی گل سر مامان یه کم برات بزرگ باشه؟؟؟!!!!!! شیرینم دوستت داریم ...
بازم یه نگین دیگه، این هفتمیش بود خوشگلم روز دهم عید چون هوا خوب بود، بابایی دوست داشت که بریم پارک جمشیدیه تو هم که اونجا کلی ذوق کرده بودی ، تا گربه ها رو میدیدی فورا "میو میو" میکردی. یه چیز جالب اینکه صدای کلاغ رو هم از خود کلاغا یاد گرفتی!!! آخه تو پارک کلی کلاغ بود ، تا یکیشون قار قار میکرد تو سریع اداشونو درمیاوردی گل من کنار شب بوها ...