يگانه زهرا جــــانيگانه زهرا جــــان، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 24 روز سن داره

يگانه زهرا ، دختري بي همتا

سیزده بدر-13/فروردین/91

اینم از دومین سالی که سیزده بدر یه گل ناز داریم پارسال خیلی کوچولو بودی اما امسال که خانم شدی همش میخواستی بازی کنی، دنبال پیشی میگشتی، تا یه بچه میدیدی میخواستی بری پیشش و  ...   همش دوست داشتی با این توپ سنگین بازی کنی       یه چای داغ تو این هوا میچسبه، نه     خیلی خیلی دوستت داریم نفــــــــــس ...
8 ارديبهشت 1391

یگانه زهرا و برف-21/بهمن/90

قشنگم، پارسال زمستون خیلی کوچولو بودی و نمیشد زیاد ببریمت بیرون.  ولی الان دیگه خانم شدی، بزرگ شدی، توی یکی از روزای سرد سه تایی رفتیم سمت آبعلی و بـــــــــــرف.   لپ گلی من، با تعجب مردمو نگاه میکردی که رو برفا سر  میخوردن بعد از اینکه کلی ذوق کردی و با بابایی بازی کردی، شروع کردی به بهونه گرفتن، آخه گرسنه بودی و شیر میخواستی، ما هم مجبور شدیم  برگردیم ولی همون مدت کوتاه هم کلی خوش گذشت ...
10 اسفند 1390

یگانه زهرا در دنیای بازی - 14/بهمن/90

  یه روز جمعه بردیمت دنیای بازی، با اینکه فعلا نمیتونی از بازیهای برقی استفاده کنی ولی کلی ذوق زده شده بودی، هم از دیدن بچه ها، هم از دیدن وسایل بازی     زمانیکه بازیها خاموش بودن روی چندتا از اونا سوارت کردیم و تو هم که انگار چند ساله با این وسایل بازی کردی(!!!!) خیلی حرفه ای میدونستی چیکار باید بکنی و این برای ما خیلی جالب بود. و اینکه دلت نمیخواست دیگه پایین بیای ، کلــــــــی حال کردی نفسم              ...
2 اسفند 1390

یگانه زهرا در پارک طالقانی - 23 / مرداد /90

  خوشگل خانوما خیلی بهت خوش گذشت، چون حسابی سرحال بودی و ذوق میکردی     البته فقط آخر شب از آتش بازیها خوشت نیومد چون صداش اذیتت میکرد و گریه میکردی، بابایی وقتی دید اینجوریه تو رو از اونجا دور کرد. چه بابای مهربونی   (بابایی دوست دارم)         ...
15 شهريور 1390

عيد ديدني يگانه زهرا به روايت تصوير

  يگانه عزيزم اولين روز عيد ، خونه ماماني ، كنار گاو قرمزت كه خاله دنيا بهت عيدي داده                             يگانه زهرا در حال آماده شدن براي رفتن به عيد ديدني                             ماه من،ديگه آخر شب  خسته شدي و خوابيدي   &nbs...
4 خرداد 1390