پروژه ناتمام!! 3 / شهریور / 92
و اما موهای عسلک مـــــن! چون موهای قشنگت حالت داره، وقتی میخوام شونه کنم کلافه میشی و دردت میگیره و دیگه ...
چند بار تا حالا خودم نوک موهاتو کوتاه کرده بودم، اما آرایشگاه نبرده بودمت. برای اینکه بیشتر از این به خاطر موهات اذیت نشی، بردیمت آرایشگاه. از محیط اونجا خیلی خوشت اومد و حسابی سرگرم بازی شده بودی.
دیگه کم کم باید آماده میشدی
تا وقتی که موهات شونه شد و آماده برای کوتاه کردن، خوب و سرحال بودی امــــــا تا آقای آرایشگر قیچی رو سمت موهات آورد، اینجوری شدی
خلاصه هرکاری کردیم راضی نشدی که موهای خوشگلتو کوتاه کنی.
ولی از فردای اون روز همش میگی این دفعه دیگه موهامو کوتاه میکنم، گریه تمیکنم، تا ببینیم موفق میشیم که بالاخره موهاتو کوتاه کنیم یا نه؟!!!
قربون تو برم عزیز دلم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی